جستجو

ریشه های پیش داوری

ریشه های پیش داوری
جمعه ۲۰ فروردین ۱۳۹۵

دکتر وامیک ولکان Dr Vamik Volkan  روانپزشک و مدرس دانشگاه ویرجینیا  در مورد روزهایی که تازه مهاجرت کرده بود چنین می گوید : ”  هنوز بخوبی بخاطر دارم که  بعنوان یک پسر والدین ترک در قبرس چه بر من گذشت تا بزرگ شدم ، درجزیره ای که همیشه مورد اختلاف ترکیه و یونان بود .”  ولکان بعنوان یک پسر ترک مهاجر همیشه شایعاتی را می شنید که مثلاً نظامی های یونانی برای خفه کردن هر کودک ترک یک درجه می گیرند و از طرف دیگر بخاطر می آورد که چگونه ترکها در مورد یونانی های همسایه خودشان حرف می زدند برای مثال اینکه  یونانی ها گوشت خوک می خورند گوشتی که در فرهنگ ترکها بعنوان ناپاک شناخته شده بود . یکی از هدفهای تحقیقی دکتر ولکان در این زمینه بر رسی مشکلات نژادی وقومی است . دکتر ولکان با این تحقیق  می خواهد نشان دهد که چگونه نفرت بین اقوام متفاوت سالیان دراز زنده می ماند به این معنی که این نفرت و دشمنی چگونه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود درست شبیه اینستکه کودکان با این شایعات واکسینه می شوند . نتیجه روانی این نوع تربیت وفاداری به قوم وملت خود و بیزاری ومخالفت با گروه یا قوم دیگر است خصوصاً زمانی که این نفرت از دشمنی والدین به کودکان منتقل شده باشد .

پیش داوری یک مدل یادگیری عاطفی است که در زمان اولیه زندگی کودک شکل می گیرد بهمین دلیل هم بسیار دشوار است  این پیش داوری ها را کاملاً از بین برد ، حتی در مورد بزرگسالانی که خودشان هم بخوبی می دانند که پیش داوری هایشان کاملاً غلط است .  احساساتی که به پیش داوری مربوط می شوند همه در دوران کودکی شکل می گیرند و در ذهن کودک هک می شوند در حالیکه دلایل توجیه این احساسات بعداً در انسان شکل می گیرد .

روانشناس اجتماعی دکتر توماس پتی گرو Thomas Pettigrew از دانشگاه کالیفرنیا در سنتاکروز سالیان درازست که در مورد پیش داوری تحقیق می کند . اومی گوید : ” انسان ممکن است که بعد ها آرزو کند  مقداری در پیش داوری هایش تغییر دهد ، اما قانع کردن و تغییر یک فکر منطقی خیلی راحت تر از تغییریک احساسات عمیق است ، بهمین دلیل است که خیلی از ما جنوبی ها تصور می کنیم و باور داریم که دیگر هیچ پیش داوری علیه سیاه پوستان نداریم اما باز هم وقتی با یک سیاه پوست دست می دهیم کمی احساس چندش و انزجار می کنیم . این همان احساس باقیمانده آن چیزی است که کودکان در خانواده یاد می گیرند ، تصور قالبی یا کلیشه ای که پایه پیش داوری ها است وتا حدودی تکیه آن بر پویایی یک احساس طبیعی روانشناسی است که  تائید فردی را بهمراه می آورد .”  

تصور کنید که در یک مهمانی با یک انگلیسی بر خورد کنید که بر خلاف تصور کلیشه ای شما گرم و خوش بر خورد باشد ، درست بر عکس تصوری که اکثر افراد از یک انگلیسی  دارند یعنی او باید سرد و نه چسب باشد، مطمناً اکثراً می گویند او یک استثناء است یا اینکه حتماً مست بوده که رفتارش متفاوت هست . این نشانه  سماجت با دقت و ظرافت پیش داوری هاست با اینکه طی چهل سال گذشته رفتار آمریکایی های سفید پوست خیلی ملایم تر نسبت به سیاه پوستان  شده است اما فرم ریشه ای این پیش داوری ها همچنان باقی مانده است که البته اکثراً آنرا تکذیب می کنند که هنوز احساس نژاد پرستانه  دارند با اینهمه در بر خورد با نژاد دیگر رفتارشان حاوی این پیش داوری مخفیانه می باشد  ، در حالیکه معمولاً پاسخ افراد در این مورد اینستکه آنها هیچ احساس ناخوشایندی ندارند اما در شرایط غافگیرانه ناخودآگاه رفتاری می کنند که نشانه پیش داوری است .

پیش داوری ناخودآگاه به این صورت ظاهر می شود که برای مثال یک مدیر سفید پوست که معتقد است که هیچ پیش داوری علیه سیاه پوستان ندارد ناخودآگاه درخواست کار یک سیاه پوست را رد می کند . ظاهرا او می گوید فرد سیاه پوست پذیرفته نشده  نه بخاطر رنگ پوستش بلکه بعلت کمبود آموزش  و نداشتن تجربه کافی در شغل مورد نظر ، در حالیکه یک سفید پوست را با همان مدارک و شرایط می پذیرد . فرم دیگر پیش داوری ناخودآگاه می تواند به این صورت ظاهر شود که مثلاً مدیر به کارمندان سفید پوست نکاتی در مورد بالابردن کارایی بگوید ولی به سیاهان همکار هیچ کمک فکری نکند . واقعیت اینستکه پیش داوری های عمیق را نمی توان به سادگی از بین برد ولی می توان بر خورد با آنرا تغییر داد .
دررستورانهای زنجیره ای دنیس که در آمریکا طرفداران بسیار دارد کارسونها و مسئولین شعب احساس کرده بودند که آنها ماموریت دارند با سیاه پوستان بد رفتاری کنند البته نه بصورت مستقیم ، معمولاً مسئولان اگر هم چیزی می دیدند به روی خودشان نمی آوردند  در حقیقت به این وسیله رفتار کارسونها را تائید می کردند به این صورت که فقط از سیاهان انتظار پرداخت قبل از دریافت غذا را داشتند و بر خلاف آنچه که در تبلیغات برای تولد کودکان مجانی می دادند از سیاهان پول دریافت می کردند ، یا اگر متوجه می شدند یک تعدادی مهمان سیاه به طرف رستوران می آیند تابلویی که رستوران تعطیل است را بالا می بردند. آقای جان.پی رلمان وکیلی است که از طرف سازمان دفاع از حقوق سیاهان از رستوران زنجیره دنیس شکایت می کند او در طی دفاع از حقوق موکلینش پی می برد که مدیریت رستورانهای زنجیرای دنیس به راحتی چشمانشان را روی رفتار نژادپرستانه کارمندانش می بستند ، که البته همین موجب می شده که مسئولین تک تک رستورانها ترسی از ادامه چنین رفتاری نداشته باشند . بعد از همه این مطالب آنچه که ما در مورد ریشه پیش داوری ها و چگونگی مبارزه با آن می دانیم همین رفتارهاست که اگر فردی با مشاهده رفتار نژادپرستانه چشمانش را ببندد وهیچ اعتراضی نکند در حقیقت اوست که  اجازه می دهد که  ویروس پیش داوری بدون هیچ ممانعتی گسترش پیدا کند .
واقعیت اینستکه مدیران این رستورانها باید در چنین شرایط فوراً اقداماتی در ممانعت از بد رفتاری نژادپرستانه کارمندان انجام می دادند شاید این عمل تغییر زیادی در ریشه پیشداوری ها نمی توانست بکند ولی واکنش علیه تبعیض می توانست شرایط محیط را تغییر دهد .

 

یکی از مدیران شرکت آی بی ام که یکی از موفق ترین شرکتهای کامپیوتری بود در یک سخنرانی  چنین می گوید  :
 ” آزار و اذیت و توهین و تحقیر را به هیچ وجه تحمل نمی کنیم ، احترام به  تک تک همکاران مرکز ارزش ها و نرم فرهنگی شرکت آی .بی.ام است .”
 اگر ما بخواهیم از تحقیقات پیش داوری در سازمانهای اداری مفهوم مدارا و شکیبایی را بیاموزیم این به معنای آنستکه به انسانها جرات بدهیم صریح و واضح علیه هرگونه تبعیض مقاومت و اعتراض کنند حتی در مقابل تبعیض های کوچک مثلاً در مقابل  تمسخر و تحقیر همکاران زن و حتی خندیدن به جوکهایی که در آنها زنان به نحوی  مورد تبعیض قرار می گیرند . تحقیقات نشان می دهد اگر گروه یا قومی مورد تبعیض قرار بگیرند و کسی اعتراضی نکند این روش را دیگران  کپی خواهند کرد تنها زمانی می توان با تبعیض مبارزه کرد که واضح و بدون هیچ ملاحظه ای علیه آن اعتراض کنید. فقط بدین طریق باید با این افراد مواجه شد تا آنها را وادار به سکوت کرد و بتوان یک محیط اجتماعی مناسب ایجاد کرد ، اگر بیننده چیزی نگوید بنظر می آید که این رفتار ها قابل تحمل و گذشت هستند که البته این بستگی به افرادی دارد که سر پرست و مدیریت گروه یا سازمان را بعهده دارند . اگر مدیران تبعیض را نادیده بگیرند نشان می دهند که این نوع رفتار ها نرمال می باشد ، در حالیکه اگر مدیریت فرد خاطی را با یک اخطار متوجه خطایش بکنند بقیه افراد هم متوجه می شوند که تبعیض یک عمل غلط است وبرای فرد عواقب ناخوشایندی دارد .  در این مرحله هوش و توانایی  هیجانی منتقد خیلی مهم است زیرا منتقد باید بداند که نه فقط در وقت مناسب بلکه با روش صحیح باید علیه تبعیض واکنش نشان دهد . اگر فرد با توجه به تمام نکات از شخص خاطی انتقاد کند او درست می شنود بدون اینکه حالت دفاعی بخود بگیردو اگر مدیریت و کارمندان این روش را بیاموزند مطمناً میزان تبعیض ها کاهش می یابد .  

واقعیت اینستکه برای کاهش تبعیض و پیش داوری باید مسئولین  هر نوع از تبعیض را ممنوع کنند بدین ترتیب همه کسانی هم که تاکنون در سکوت شاهد تبعیض و پیش داوری ها بوده اند جرات می کنند اعتراضشان را نشان دهند . در این صورت افراد  یاد می گیرند که خودشان را جای دیگری بگذارند که مورد تبعیض قرار می گیرد و آنها را بهتر درک کنند رفتاری که شکیبایی و همدلی را گسترش می دهد . مطمناً هر چه انسانها بیشتر درد و رنج کسانی را که مورد تبعیض قرار می گیرند درک کنند  سریع تر علیه آن اعتراض خواهند کرد .  
روانشناسانی که در زمینه تبعیض و پیش داوری فعالیت می کنند معتقدند :   مقابله با افرادی که پیش داوری می کنند و تبعیض می گذارند  این نیست که مانع اعتراض یا ابراز عقایدشان بشوید ، زیرا با ممانعت و حرف زدن بتنهایی نمی توان عقیده آنها را تغییر داد ولی اگر شرایطی بوجود آوریم که افراد ازاقوام متفاوت  کنار هم قرار بگیرند و به آنها زمان بدهیم تا بمرور زمان یکدیگر را بشناسند امیدی هست که می توان  آموخته های کلیشه ای آنهارا تغییر داد . اگر چه آین تغییر به زمان طولانی نیاز دارد ولی می توان امیدوار بود که این تغییر اتفاق می افتد .

البته تحقیقات در آمریکا نشان داده که تنها اختلاط نژاد های مختلف در مدرسه باعث کاهش نژادپرستی و دشمنی نمی شود بلکه در بعضی موارد آنرا افزایش هم می دهد ، راه صحیح اینستکه گروهایی را که کنار هم می گذارند هدف مشابهی داشته باشند مثلاً هدف اقتصادی یا ورزشی زیرا تنها هدفهای مشترک می تواند باعث تغییر آرام نرمها شود ، اما باید اضافه کرد که حتی با این روش هاهم نمی توان  انتظار داشت پیش داوری های عمیق کاملاً از بین بروند .
روانشناسان معتقدند از آنجا که  پیش داوری یک نوع یادگیری بر پایه عواطف است ، امکان دارد که بتوان این آموزش را تغییر فرم داد ولی احتیاج به زمان طولانی دارد و آنرا نمی توان با یک سمینار یکروزه تغییر داد .
همکاری طولانی انسانها از نژاد ها و اقوام گوناگون ، معاشرت روزانه آنها با یکدیگر و از همه مهمتر فعالیت برای هدف مشترک مطمناً در تغییر پیش داوری ها موثر خواهد بود .
تجربه در آمریکا بعد از تغییر قانون نژاد ها در مدارس نشان داد اگر نوجوانان از نژاد های متفاوت  مخلوط نشوند موجب تشکیل گروه های می شود که طرح مبارزه با یکدیگر را می ریزند ودر حقیقت تصویر قالبی و کلیشه ای بطور منفی تقویت می شود . در حالیکه اگر در مدرسه شاگردان با یکدیگر و بدون توجه به نژادشان بطور برابر هر روز برای رسیدن به یک هدف تمرین کنند مثلاً در یک تیم ورزشی یا در یک گروه موزیک همین همکاری بمرور زمان موجب تغییر  تصویر قالبی آنها خواهد شد البته  این شرایط در محیط های کاری هم وقتی که افراد سالیان دراز کنار یکدیگر  با حقوق برابر برای یک هدف مشترک کار کنند بیش می آید . با تمام اینها مدیران نباید فراموش کنند که باید همیشه علیه پیش داوری و تبعیض مبارزه کنند زیرا ممکن است که این بی توجهی موجب از دست دادن شانس برای سازمان شود،  چون اکثراً  نتیجه اختلاط گروه ها با  فرهنگها و توانایی های متفاوت موجب نوآوری و ایجاد راه حل های موثر شده است. .  

 

منبع :   Emotional intelligent

(die Wurzeln des Vorurteils)  

ترجمه : زهرا خباز بهشتی

 

مطلب مرتبط:

ارسال شده در جدول قیمت یک, روانشناسی توسط گروه تحقیق و پژوهش اسوه | Tags: